شعله عشق

شعله عشق
امروز صبح دعا کردم: «خدایا! مرا چون سبزه ها فروتن ساز، چون گلها ساده و بی-خود، بادا همانند پروانه ای که در شعله فرو می شود در شعله عشق "تو" معبودم فرو شوم.»

               جی.پی.وسوانی

 
هنگامی که عشق به شما اشارتی کرد، از پی اش بروید،
هر چند راهش سخت و ناهموار باشد.
هنگامی که با بال هایش شما را در بر می گیرد، تسلیمش شوید،
گر چه ممکن است تیغ نهفته در میان پرهایش مجروحتان کند.
وقتی با شما سخن می گوید باورش کنید،
گرچه ممکن است صدایش رؤیاهاتان را پراکنده سازد،همانگونه که باد شمال باغ را بی بر میکند.
زیرا عشق همانگونه که تاج بر سرتان می گذارد، به صلیبتان می کشد.
همانگونه که شما را می پروراند، شاخ و برگتان را هرس می کند.
همانگونه که از قامتتان بالا می رود و نازک ترین شاخه هاتان را که در آفتاب می لرزند نوازش می کند،
به زمین فرو می رود و ریشه هاتان را که به خاک چسبیده اند می لرزاند.
عشق، شما را همچون بافه های گندم برای خود دسته می کند.
می کوبدتان تا برهنه تان کند.
سپس غربا لتان می کند تا از کاه جداتان کند.
آسیابتان می کند تا سپید شوید.
ورزتان می دهد تا نرم شوید.
آنگاه شما را به آتش مقدس خود می سپارد تا برای ضیافت مقدس ِ خداوند، نانی مقدس شوید.
 
<جبران خلیل جبران >
نظرات 2 + ارسال نظر
سهیل چهارشنبه 13 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:47 ق.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام . خوبی ؟ متن قشنگ و با احساسی بود . لذت بردم . برات آرزوی موفقیت بیشتر دارم . منم به روزم . درباره تنهایی و خدا و عشق نوشتم . به امید دیدار .. سهیل دوست همیشگی تو

غزال و رضا پنج‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 10:16 ب.ظ http://www.jaavdanehaa.blogfa.com/

درود
بابا عجب قطعه های قشنگی!!
ای ول
ایشالا که قلمت همیشه پایدار باشه
به ماهم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد